English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (7763 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
preliminiary work U کار اولیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
accelerator ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
accelerators U ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن رادر مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصدیکی از معمولترین این مواداست
basic U اولیه
basics U اولیه
menu U لیستی از انتخابهای اولیه موجود
menus U لیستی از انتخابهای اولیه موجود
copied U تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
copies U تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
copy U تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
copying U تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
original U نسخه اولیه
originals U نسخه اولیه
machine U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machined U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machines U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
prime U نخستین اولیه
primed U نخستین اولیه
primes U نخستین اولیه
layout U طرح اولیه
layouts U طرح اولیه
central U گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل
raw U اولیه
integral U تابع اولیه
velocities U سرعت اولیه
velocity U سرعت اولیه
parent U یکان اولیه
primer U مبادی اولیه بتونه
primer U وابسته بدوران بشر اولیه
primers U مبادی اولیه بتونه
primers U وابسته بدوران بشر اولیه
mulch U که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
mulches U که بعنوان پوشش اولیه درمهار کردن شنهای روان ازان استفاده میشود
read U سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
read U مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
reads U سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
reads U مدت زمان بین وقتی که داده آدرس به رسانه ذخیره سازی فرستاده میشود و داده برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
deterministic U نتیجه فرآیند که بستگی به موقعیتهای اولیه ورودی ها دارد
recoveries U برگشت به حالت اولیه
recovery U برگشت به حالت اولیه
bin U مخزن مواد اولیه
bins U مخزن مواد اولیه
compression U نرم افزار مقیم که داده را موقع نوشتن فشرده میکند و هنگام خواندن به حالت اولیه بر می گرداند
prototype U نمونه اصلی شکل اولیه
prototype U نمونه اولیه
prototype U مدل نمونه اولیه
prototype U طرح اولیه یک وسیله
prototypes U نمونه اصلی شکل اولیه
prototypes U نمونه اولیه
prototypes U مدل نمونه اولیه
prototypes U طرح اولیه یک وسیله
catch U نیروی اولیه بازوی شناگر در شروع حرکت ماهی گرفتن
archetype U نمونه اولیه
archetypes U نمونه اولیه
spadework U زحمات اولیه کار
head U عناصر اولیه ستون
auto U سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
auto U توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
autos U سیستم کامپیوتری که یک تابع راه انداز را پس ازشروع مقداردهی اولیه میکند
autos U توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
bunker U مخزن مواد اولیه
bunkers U مخزن مواد اولیه
analysis U مشتق وتابع اولیه
blueprint U طرح اولیه
blueprints U طرح اولیه
stock U ذخیره اولیه
stock U ماده اولیه
stocked U ذخیره اولیه
stocked U ماده اولیه
loop U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
dispersion U اولیه
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
drum U نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر
drummed U نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر
reinstate U از نو به مقام اولیه خود رساندن
reinstated U از نو به مقام اولیه خود رساندن
reinstates U از نو به مقام اولیه خود رساندن
reinstating U از نو به مقام اولیه خود رساندن
rehabilitate U دارای امتیازات اولیه کردن
rehabilitated U دارای امتیازات اولیه کردن
rehabilitates U دارای امتیازات اولیه کردن
rehabilitating U دارای امتیازات اولیه کردن
integrate U یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط
integrates U یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط
integrating U یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط
reset U برگرداندن یک وسیله به حالت اولیه
reset U سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
reset U تنظیم ثبات یا شمارنده دروضعیت اولیه اش
reset U برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
resets U برگرداندن یک وسیله به حالت اولیه
resets U سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
resets U تنظیم ثبات یا شمارنده دروضعیت اولیه اش
resets U برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
initial U اولیه
initial U که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initialed U اولیه
initialed U که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initialing U اولیه
initialing U که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
Other Matches
Ideal City U [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication U گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic data U دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration U احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
initialled U اولیه
primeval U اولیه
first generation U اولیه
primary U اولیه
rudimentary U اولیه
initials U اولیه
preliminaries U اولیه
fundamental U اولیه
primal U اولیه
preliminary U اولیه
elementary U اولیه
early U اولیه
primitive U اولیه
initialling U اولیه
earliest U اولیه
basic standard U استاندارد اولیه
basic branch U رسته اولیه
basic size U اندازه اولیه
base loading U بار اولیه
primary center U مرکز اولیه
input speed U سرعت اولیه
input transformer U ترانسفورماتور اولیه
initial speed U سرعت اولیه
basic data U اطلاعات اولیه
raw materials U مواد اولیه
primary emission U صدور اولیه
primary cognizance U شناختهای اولیه
basic speed U سرعت اولیه
basic requisition number U درخواست اولیه
input electrode U الکترود اولیه
primary electron U الکترون اولیه
primary products U محصولات اولیه
input capacitor U خازن اولیه
embryonic U نارس اولیه
primary inputs U نهادههای اولیه
primary standard U استاندارد اولیه
base rate U ارزش اولیه
primary inputs U دادههای اولیه
stuffs U ماده اولیه
stuffed U ماده اولیه
stuff U ماده اولیه
base rates U ارزش اولیه
primary industries U صنایع اولیه
Aborigine ساکن اولیه
input information U اطلاعات اولیه
initialize U مقداردهی اولیه
initial velocity U سرعت اولیه
input signal U سیگنال اولیه
initial value U مقدار اولیه
input stage U طبقه اولیه
initial strength U استحکام اولیه
input tape U نوار اولیه
initial reserves U ذخایر اولیه
initial point U نقطه اولیه
initial mass U جرم اولیه
initial level U سطح اولیه
input reactance U راکتانس اولیه
input admittance U ادمیتانس اولیه
input gap U فاصله اولیه
input function U تابع اولیه
input frequency U فرکانس اولیه
input noise U پارازیت اولیه
input drift U رانش اولیه
input diode U دیود اولیه
input data U دادههای اولیه
input current U جریان اولیه
input coupling U تزویج اولیه
input coordinate U مختصات اولیه
input circuit U مدار اولیه
input capacitance U فرفیت اولیه
input attenuation U دمفونگ اولیه
input attenuation U میرائی اولیه
initial cost U هزینه اولیه
first aids U کمکهای اولیه
input voltage U ولتاژ اولیه
feed stock U مواد اولیه
primery voltage U ولتاژ اولیه
elementary cell U پیل اولیه
drawing key U طرح اولیه
cogging train U مسیر اولیه
pre assembly U نصب اولیه
pre load U بار اولیه
pre loading U بارگیری اولیه
prereduction U کاهش اولیه
breaking down train U راه اولیه
first cause U علت اولیه
first cost U هزینه اولیه
initial condition U شرط اولیه
initial condition U شرایط اولیه
opening capital U سرمایه اولیه
initial capital U سرمایه اولیه
initial acceleration U شتاب اولیه
incunabula U مراحل اولیه
i.c. U حالت اولیه
historical costs U هزینه اولیه
input terminal U ترمینال اولیه
input time U زمان اولیه
input translator U مترجم اولیه
first notions U تصورات اولیه
input unit U واحد اولیه
primary body U جسم اولیه
proto planets U سیارههای اولیه
I'll put in the initial outlay , you do the work . U ما یه اولیه از من کار از تو
radix U سرچشمه اولیه
raw data U دادههای اولیه
raw products U محصولات اولیه
raw statistics U امارهای اولیه
roughed slab U برامن اولیه
rudiment U اولیه ابتدایی
self aid U کمکهای اولیه
scheme U طرح اولیه
basic agreement U توافق اولیه
frame agreement U توافق اولیه
master agreement U توافق اولیه
skeleton agreement U توافق اولیه
outline agreement U توافق اولیه
primery terminal U ترمینال اولیه
primary storage U حافظه اولیه
primary track U شیار اولیه
inputted U سیگنال اولیه
input U سیگنال اولیه
primery coil U پیچک اولیه
inputted U توان اولیه
primitive element U عنصر اولیه
primery current U جریان اولیه
primary structure U ساختمان اولیه
primery obligation U تعهدات اولیه
input U توان اولیه
prime cost U ارزش اولیه
prime costs U هزینههای اولیه
primitive U انسان اولیه
proto galaxy U کهکشان اولیه
primogenitors U اجداد اولیه
primery battery U باطری اولیه
first aid U کمکهای اولیه
primeral borth U ابگوشت اولیه
priority processing U پردازش اولیه
primery citcuit U مدار اولیه
primary storage U انباره اولیه
primary masses U نقاط مادی اولیه
initial approach U تقرب اولیه هواپیما
primary storage unit U واحد انبارش اولیه
input spectrum U بیناب یا طیف اولیه
block-plan U نقشه اولیه ساختمان
primary investment U سرمایه گذاری اولیه
primary standard grade U خلوص استاندارد اولیه
input noise voltage U ولتاژ پارازیت اولیه
chemical feedstock U مواد اولیه شیمیایی
corpus U سرمایه اولیه و اصلی
input data translator U مترجم دادههای اولیه
corpuses U سرمایه اولیه و اصلی
commodities U مواد اولیه متاع
energy feedstock U مواد اولیه انرژی
input bias current U جریان ارام اولیه
initialization U فرآیند مقداردهی اولیه
input resistance U مقاومت موثر اولیه
input amplifier U تقویت کننده اولیه
initialize U مقدار اولیه دادن
input reactance U مقاومت کور اولیه
input pair of terminals U زوج ترمینالهای اولیه
input impedance U مقاومت فاهری اولیه
basic end item U اقلام اولیه اماد
base cover U عکس برداری اولیه
bar stock U ماده اولیه مصرفی
commodity market U بازار مواد اولیه
magnetic initial permeability U قابلیت نفوذ اولیه
magnetic initial permeability U پرمئابیلیته ی مغناطیسی اولیه
low impedance input U ورودی اولیه با امپدانس کم
basic cover U عکسبرداری اولیه هوایی
primery winding U سیم پیچی اولیه
primitivism U اتکا به مبادی اولیه
base rate earnings U کسب ارزش اولیه
bulk material U مواد اولیه حجیم
raw material stock U موجودی مواد اولیه
prodrome U علائم اولیه مرض
basic data U عناصر تیر اولیه
commodity U مواد اولیه متاع
self aid U اجرای کمکهای اولیه
subclass U بخش اولیه یک طبقه
buffer stock U مواد اولیه ذخیره
ultimate truths U حقایق اولیه یا اصلی
input winding U سیم پیچی اولیه
input time constant U ثابت زمانی اولیه
high velocity U سرعت اولیه زیاد
prim ry truths U حقایق اولیه یانخستین
impulse charge U نیروی محرکه اولیه
ingots structure U ساختاربلوری اولیه شمش
incipient U اولیه مرحله ابتدایی
primery coil U سیم پیچ اولیه
carpet materials U مواد اولیه فرش
basic end item U تجهیزات ووسایل اولیه
first aid cabinet U قفسه کمکهای اولیه
first aid kit U جعبه کمکهای اولیه
aid man U مامور کمکهای اولیه
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1it was suggested that an initial application of one or two iterations of the Gauss-Seidel method from a flat voltage estimate would be sufficient to start things off properly.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com